جبال شروین-کوههای سوادکوه
جبال شروین نام کوهستانی است که در سدههای اولیه هجری نقش موثری را در تاریخ طبرستان ایفا نموده است این کوهستان بخشی از جنوب شرقی مازندران بر سر راه قومس به مازندران بوده است و نام خود را از ملک الجبال شروین باوند فرمانروای طبرستان شرقی شامل هزارجریب غربی، فریم و سوادکوه و شهریارکوه گرفتهاست متأسفانه برخی مورخان با ناآگاهی جبال دیلم محل فرمانروایی شروین را در جنوب گیلان میدانند. حال آنکه در تاریخ ذکرگردیده که کوهستان فریم (ارتفاعات شهمیرزاد) نیز به جبال دیلم موسوم بوده و در نواحی دیگری از البرز گاهی به جبال دیلم نامگذاری می شد.
زادگاه اسپهبد شروین شامل ارتفاعات جنوبی فریم موسوم به شهریارکوه در جنوب ساری میباشد که امروزه شامل بخش شهمیرزاد از توابع سمنان است آبادی ویران شدهٔ آسران زادگاه اسپهبد شروین باوندی بوده است. طایفهٔ او از طوایف روحانیون زرتشتی آسران (آثران نیز به معنی روحانیون نگهبان آتش) در سه کیلومتری جنوب روستای چاشم بوده است.
مرحوم اعتمادالسلطنه در دورهٔ قاجار شلفین را همان شروین دانسته وسوادکوه را کوهستان شروین نام گذاری نموده است.اما شروین مانند شهریار تنها یکی ازفرمانروایان باوندی طبرستان بوده ونام کوهستان بعد از هر امیر معروف تغییر می نموده است وشهریارکوه وکوه شروین ناحیه کوهستانی جنوب فریم یک ناحیه با نام فرمانروای زمان خود میباشند.
ضمناً ابن فقیه کوه شروین را نزدیک قومس (سمنان) می داند که با مختصات کوه غیر معروف شلفین همخوانی ندارد. صعب العبورترین مسیر مازندران شرقی ازگردنهٔ شهمیرزاد و روستای چاشم وکوه معروف نیزوا به فریم بوده است.ضمناً در تاریخ طبری در مورد چسبندگی کوه شروین به سمنان مطلبی را عنوان نموده است که اساس کتاب التدوین فی احوال جبال شروین را زیر سوال میبرد.
پس از آن مازیار برادر خویش کوهیار را سوی شهر طمیس فرستاد که در مرز گرگان بود و از ولایت طبرستان بود که دیوار را و شهر را ویران کرد و مردم آنجا را به قتلعام داد و هر که گریخت، گریخت و هر که به بلیه افتاد، افتاد. آنگاه سرخاستان سوی "طمیس" رفت و کوهیار از آنجا برفت و به برادر خویش مازیار پیوست، خسروان (شاهان ساسانی) این دیوار را (دیوار شهر طمیس را) میان خودشان و ترُکان ساخته بودند. مردم گرگان هراسان شدند و بر اموال و بر شهر خویش بیمناک شدند و کسانی سوی نیشایور گریختند. خبر به عبدالله بن طاهر و نیز معتصم رسید.
عبدالله بن طاهر عموی خویش حسن بن حسین را سوی مازیار فرستاد و سپاهی بزرگ بدو پیوست که گرگان را حفاظت کند و مقابل خندق سرخاستان (سردار مازیار) اردو زند. حیان بن جبله را نیز با چهارده هزار کس به قومس فرستاد که کنار کوههای شروین اردو زد (شروین با ونداد هرمزد پدر بزرگ مازیار همدوره بوده و در سال ۷۸۳ میلادی به همراهی هم بر کارگزاران خلیفه که مردم از جور و ستم وی شکایت داشتند هجوم برده و بسیاری از مسلمانان و کارگزار خلیفه را کشتند).
معتصم نیز از جانب خویش محمد ابن ابراهیم، برادر اسحاق بن ابراهیم را با جمعی انبوه روانه کرد از راه رودبار به رویان، و حسن بن قارن طبری سردار را نیز با طبریانی که بدر خلافت بودند، بدو پیوست.
منصور بن حسن هار که فرمانروای دنباوند (دماوند) بود را به شهر ری فرستاد که از جانب ری وارد طبرستان شود و ابوالساح را نیز به لازر دنباوند فرستاد.... و به قولی تباهی کار مازیار و هلاکت وی از طرف یکی از عموزادگان وی بود به نام... - در "تاریخ طبری" از متن افتاده- که همه "کوهستان طبرستان" را به دست داشت و "دشت کوهستان" به دست مازیار بود و این در میان آنها همانند تقسیم موروث بود. در جای دیگر میخوانیم خاندان شروین که در اصل یکی از خاندانهای روحانی بود، در جبال مشرف بر قومس فرمانروایی داشتند. قلمرو این خاندان چون سدی کوهستانی در برابر ولایت قومس به شمار میرفت. این خاندان تا پایان عهد اسپهبد خورشدی دابویی در حوادث خارج از قلمرو کوهستانی خویش نقشی نداشت، اما در طی بیست سالی که از انقراض آل دابویه «۱۴۴ ق / ۷۶۱ م» میگذشت در کوه و هامون نواحی مجاور کسب نفوذ بیشتری کرده و تدریجاً از ظلمت گمنامی خارج شده بود.
اسپهبد شروین فرمانروای فریم در جبال مشرف بر قومس شهریارکوه بود و به «ملک الجبال» نیز شهرت داشت. بنابراین مرحوم اعتمادالسلطنه به اشتباه شلفین را کوه شروین دانسته است امیر نشین کوه شروین فریم و آسران بوده است و جبال شروین دقیقاً باکوهستان شهمیرزاد سمنان امروزی مطابقت دارد.
نظرات شما عزیزان: